پاورپوینت مهندسی مجدد فرایندها دارای 64 اسلاید می باشد . جهت دانلود فایل پاورپوینت بر روی گزینه خرید انتهای متن کلیک نموده و پس از وارد نمودن آدرس ایمیل و کلیک بر روی گزینه خرید به درگاه بانک متصل شده و از کلیه کارت های بانکی عضو شتاب قادر به پرداخت و تهیه آن می باشید. بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل پاورپوینت در اختیارتان قرار می گیرد و می توانید آن را دانلود نمایید . ضمناً همان لحظه لینک دانلود فایل نیز به آدرس ایمیل شما ارسال می گردد.
همچنین در صورت تهیه فایل پاورپوینت مربوطه و مناسب نبودن فایل با اعلام شماره کارت بانکی و آدرس ایمیلی که در سایت ثبت نموده اید مبلغ پرداختی حداکثر ۲۴ ساعت بعد برگشت داده می شود.
بزرگوارانی که به صورت انلاین قادر به تهیه فایل پاورپوینت نمی باشند می توانند عنوان فایل پاورپوینت درخواستی را به همراه آدرس ایمیل و شماره همراه خود را به ایمیل bankmaghalehir@gmail.com ارسال نمایند تا فایل پاورپوینت از طریق ایمیل یا تلگرام برای آنها ارسال گردد و پس از آن هزینه را کارت به کارت به حساب ما واریز نمایند.
مهندسی مجدد چیست؟
تاریخچه مهندسی مجدد
ویژگیها و مزایای مهندسی مجدد
انواع تغییرات ناشی از پیادهسازی مهندسی مجدد
رویكرد سازمانها به مهندسی مجدد
تفاوت طراحی مجدد و مهندسی مجدد
نقش فناوری اطلاعات در مهندسی مجدد
در یک سازمان، چه كسانی اجرای مهندسی مجدد را بر عهده دارند ؟
متدولوژیهای گوناگون مهندسی مجدد
هر سازمان و یا شركت ، یك نهاد اجتماعی است كه مبتنی بر هدف بوده و دارای سیستمهای فعال و هماهنگ است و با محیط خارجی ارتباط دارد . در گذشته ، هنگامی كه محیط نسبتا باثبات بود بیشتر سازمانها برای بهرهبرداری از فرصتهای پیشآمده به تغییرات تدریجی و اندك اكتفا میكردند ؛ اما با گذشت زمان ، در سراسر دنیا سازمانها دریافتهاند كه تنها تغییرات تدریجی راهگشای مشكلات كنونی آنان نیست و گاهی برای بقای سازمان لازم است تغییراتی به صورتی اساسی و زیربنایی در سازمان ایجاد شود . امروزه در سراسر دنیا این تغییرات انقلابی را با نام مهندسی مجدد می شناسند ؛ مهندسی مجدد (BPR) روندی است كه در آن وظیفههای فعلی سازمان جای خود را با فرایندهای اصلی كسبوكار عوض كرده و بنابراین ، سازمان از حالت وظیفهگرایی به سوی فرایندمحوری حركت میكند .
همین امر موجب سرعت بخشیدن به روند كسبوكار و كاهش هزینهها و درنتیجه رقابتیتر شدن سازمان میگردد . مهندسی مجدد یعنی آغازی دوباره ، فرصتی دیگر برای بازسازی فرایندها و دوبارهسازی روشهای كار
مهندسی دوباره بهمعنای كنار گذاشتن بخش بزرگی از دانش و یافتههای صدسال اخیر مدیریت صنعتی و شكستن فرضیات و قواعد قبولشده داخل سازمان است . در این رویكرد ، روش انجام كار در دوره تولید انبوه و عنوانهای كهن و ترتیبات سازمانی گذشته همچون بخشبندی اداره ، شرح وظایف ، و استانداردسازی از اهمیت میافتند ؛ آنها ساخته دورهای هستند كه دیگر سپری شده است . اساس مهندسی مجدد بر بررسیهای مرحلهای و حذف مقررات كهنه و تصورات بنیادینی استوار است كه زمینهساز عملكرد كسبوكار كنونیاند . اكثر شركتها انباشته از مقررات نانوشتهای هستند كه از دهههای پیشین برجا ماندهاند .
این مقررات بر پایه فرضهایی درباره فناوری ، كارمندان و اهداف سازمان بهوجود آمدهاند كه دیگر كاربردی ندارند ؛ تا هنگامی كه این شركتها اینگونه مقررات را از سر خود باز نكنند هرگونه بازسازی و نوسازی بیتاثیر بوده و همانند گردگیری میز و صندلیها در ساختمانهای ویرانه خواهد بود.
مهندسی مجدد یعنی آغازی دوباره ، فرصتی دیگر برای بازسازی فرایندها و دوبارهسازی روشهای كار . مهندسی دوباره بهمعنای كنار گذاشتن بخش بزرگی از دانش و یافتههای صدسال اخیر مدیریت صنعتی و شكستن فرضیات و قواعد قبولشده داخل سازمان است . در این رویكرد ، روش انجام كار در دوره تولید انبوه و عنوانهای كهن و ترتیبات سازمانی گذشته همچون بخشبندی اداره ، شرح وظایف ، و استانداردسازی از اهمیت میافتند ؛ آنها ساخته دورهای هستند كه دیگر سپری شده است . اساس مهندسی مجدد بر بررسیهای مرحلهای و حذف مقررات كهنه و تصورات بنیادینی استوار است كه زمینهساز عملكرد كسبوكار كنونیاند.
اكثر شركتها انباشته از مقررات نانوشتهای هستند كه از دهههای پیشین برجا ماندهاند . این مقررات بر پایه فرضهایی درباره فناوری ، كارمندان و اهداف سازمان بهوجود آمدهاند كه دیگر كاربردی ندارند ؛ تا هنگامی كه این شركتها اینگونه مقررات را از سر خود باز نكنند هرگونه بازسازی و نوسازی بیتاثیر بوده و همانند گردگیری میز و صندلیها در ساختمانهای ویرانه خواهد بود.
مهندسی مجدد عبارت است از بازاندیشی بنیادین و ریشهای فرایندها برای دستیابی به پیشرفتی شگفتانگیز در معیارهای حساسی چون كیفیت و سرعت خدمات . اگر تنها یك سرانجام غیرقابلقبول وجود داشته باشد آن است كه همه شركتها و سازمانها و از جمله دولتها امروزه ناچارند كه خود را از نو تعریف كنند . نیروهای زیربنایی نقشآفرین كنونی روشنتر از آن هستند كه دست از آینده بردارند .
سازمانهای تازه ، شركتهایی خواهند بود كه بهطور مشخص برای بهرهبرداری در جهان امروز و فردا طراحی میشوند و نهادهایی نیستند كه از یك دوران اولیه و باشكوه كه ربطی به امروز ندارند انتقال یابند .
در مهندسی مجدد اعتقاد براین است كه مهندسی مجدد را نمیتوان با گامهای كوچك و محتاط به اجرا درآورد . این قضیه همان قضیه صفر یا یك است ؛ به عبارت دیگر یا تغییری تحقق نیابد و یا در صورت تحقق از ریشه و بنیان تغییر حاصل گردد . مهندسی مجدد به این معنا نیست كه آنچه را كه از پیش وجود دارد ترمیم كنیم یا تغییراتی اضافی بدهیم و ساختارهای اصلی را دست نخورده باقی بگذاریم ؛ مهندسی مجدد یعنی از نقطه صفر شروع كردن ، یعنی به كنار نهادن روشهای قدیمی و افكندن نگاهی نو به كار .
مهندسی مجدد در پی اصلاحات جزیی و وصلهكاری وضعیت موجود و یا دگرگونیهای گسترشی كه ساختار و معماری اصلی سازمان را دستنخورده باقی میگذارد ، نخواهد بود . مهندسی مجدد در پی آن نیست كه نظام موجود را بهبود بخشیده و نتیجه كار را بهتر كند . مهندسی مجدد به معنای ترك كردن روشهای دیرپا و كهنه و دستیابی به روشهای تازهای است كه برای تولید كالاها و خدمات شركت و انتقال ارزش به مشتری لازم هستند . شركتها باید از خود بپرسند اگر با آگاهیهای گسترده امروزی و در اختیار داشتن فناوریهای نوین می خواستیم شركتی برپا كنیم ، آنرا چگونه میساختیم.
مهندسی مجدد را با نامهای متفاوتی میتوان شناخت ، نامهایی از قبیل طراحی مجدد فرایندهای اصلی )كالپان و مورداك( ، نوآوری فرایندی )داونپورت(، طراحی مجدد فرایندهای كسبوكار )داونپورت وشورت( ، )ابلنسكی(، مهندسی مجدد سازمان)لوونتال( ،) هامر و چمپی(
، طراحی مجدد ریشهای) جوهاتسون (و معماری مجدد سازمان )تالوار(همگی از نامهایی هستند كه مقوله مهندسی مجدد را معرفی كردهاند .
پس چنانچه از ما خواسته شود تعریف كوتاهی از مهندسی مجدد به عمل آوریم پاسخ میدهیم:
همه چیز را از نو آغاز كردن .
در گام آتی از تاریخچه مهندسی مجدد خواهیم گفت …
پیشزمینه مهندسی مجدد طرح مطالعاتی مدیریت در دهه نود دانشگاه انستیتوی تكنولوژی ماساچوست (MIT) بوده است . مایكل همر نخستین نظریهپردازی است كه مفهوم مهندسی مجدد را مطرح كرد ؛ او با مقاله اتوماسیون كارساز نیست ، فعالیتهای زاید را حذف كنید ، در مجله Harvard Business Review در سال ۱۹۹۱ ، مهندسی مجدد را به جهان دانش مدیریت معرفی كرد . سپس كتاب مهندسی مجدد ، منشور انقلاب سازمانی را با كمك جیمز چمپی در سال ۱۹۹۳ نوشت و مهندسی مجدد را در قالب یك تئوری تشریح كرد .
مهندسی مجدد مشهورترین و جنجال برانگیزترین نظریه مدیریتی در طول سالهای اخیر بوده است .
مهندسی مجدد ، اصل مشهور و چندصدساله تقسیم كار آدام اسمیت را بهآسانی نقض نمود . مباحث بسیاری پیش از سال ۱۹۹۱ در خصوص بازسازی سازمان و مدیریت مطرح بود مثل بهبود سازمان مدیریت ، مدیریت تغییر ، كایزن ، مدیریت كیفیت فراگیر ، نوآوری و … كه مدیران و نظریهپردازان مدیریت را به خود مشغول كرده بود ؛ اما آنچه كه مهندسی مجدد را از سایر متدهای مدیریتی پیش از خود متمایز ساخت و آنرا به عنوان یك تئوری انقلابی در سازمانها و مباحث مدیریتی مطرح كرد شیوه بدیع مهندسی مجدد بود كه براساس بررسی و اصلاح فرایند طرحریزی میشد .
در گام آتی شماری از ویژگیها و مزایای مهندسی مجدد را برخواهیم شمرد …
در تعریف مهندسی مجدد از اهمیت كاركردی آن و نقش رو به گسترش مهندسی مجدد در دنیای امروز سخن گفتیم ؛ در این گام چند نمونه از مزایا و ویژگیهای مهندسی مجدد را برمیشمریم :
۱- یکپارچگی مشاغل : اساسیترین وجه مشترکی که در اثر مهندسی مجدد پیدا میشود حذف خط مونتاژ است . بسیاری از مشاغل و وظایف مشخص گذشته در هم ادغام و یکی میشوند . در همه سازمانهایی که به مهندسی مجدد دست میزنند وظایف جداگانه خدمت به مشتری ، در یک پست گرد آمده و مسئول مشخصی در آن مشغول به کار میشود.
۲- کارمندمحوری : شرکتهایی که مهندسی مجدد را بکار بستهاند فرایندهای کار را نه تنها به صورت افقی بلکه به صورت عمودی به یكدیگر فشردهاند . فشردگی عمودی ساختار شرکت بدین معنیست که کارکنان شرکت ، دیگر نیاز ندارند تا مانند گذشته برای کسب تکلیف همواره به سوی بالای هرم مدیریت بنگرند . اینک فرایند کار در دستیابی به تاخیر کمتر ، هزینه کمتر ، پاسخگویی بهتر و سریعتر به مشتری و تواناتر شدن کارکنان در انجام مسئولیتهاشان خلاصه میشود.
۳- جریان طبیعی فرایندها : مهندسی مجدد سبب میشود تا روند طبیعی پیشرفت کار ، جایگزین دستورهای ساختگی و از پیشنهاده ، شود . این امر موجب میگردد که چندین مرحله همزمان با هم پیش روند ؛ همچنین زمانهای تلف شده میان پایان یک مرحله و آغاز مرحله بعد حذف میگردد .
۴- ارجاع منطقی امور : ویژگی مهندسی مجدد عبور کار از مرزهای سازمانی است ، در سازمانهای سنتی ، انجام کار برعهده متخصصان سازمان است اما در مهندسی مجدد ارتباط بین فرایند و سازمانها کاملا دگرگون میشود .
۵- کاهش بازرسی و کنترل : مهندسی مجدد به جای کنترل دقیق کارهای در حال اجرا به بازرسی نهایی پرداخته و موارد جزئی را نادیده میگیرد . این نظام بازرسی و کنترل بیش از پیشگیری از تخلفات ، با کاستن شگفتآور هزینه ، به هدف نهایی کنترل کمک مینماید .
۶- کاهش موارد اختلاف : یکی دیگر از امتیازهای مهندسی مجدد ، کاستن از موارد حل اختلاف است ؛ در این فرایند ، تماسها و دریافت اسناد گوناگون از بیرون به کمترین اندازه میرسد و در نتیجه امکان ایجاد اختلاف و برخورد کمتر میشود .
۷- امکان ایجاد تمرکز و تمرکززدایی : شرکتهایی که به مهندسی مجدد سازمان دست زدهاند ، توان ترکیب و بهرهگیری از امتیازهای تمرکز و عدمتمرکز بصورت همزمان در یک فرایند را یافتهاند . فناوری اطلاعات به شرکتها این امکان را داده است تا واحدهای مختلف ، همانند سازمانهای کاملا مستقل عمل نمایند ؛ در حالی که در همان حال ، داشتن پایگاه کامپیوتری که حاوی همه اطلاعات موجود در شرکت است مزایای سازمانهای متمرکز را نیز برای سازمان به ارمغان میآورد .
در گام آتی انواع تغییرات ناشی از پیادهسازی مهندسی مجدد را بیان می نماییم …
با اجرای مهندسی مجدد در سازمان ، تغییراتی ریشهای ، اصولی و چشمگیر پدید خواهد آمد . در این گام به ذكر انواع ممكن برای این تغییرات میپردازیم :
۱- تغییرات واحدهای كاری از قسمتهای اجرایی به گروههای فرایندی : شركتهایی كه مهندسی مجدد میكنند ، عملا كاری را كه آدام اسمیت سالها پیش به اجزای كوچك تقسیم كرده بود دوباره به یكدیگر پیوند میدهند . هنگامی كه آنان مجددا به یكدیگر میپیوندند ، آنان را گروه فرایندی نام میدهیم . به عبارت دیگر گروه فرایندی واحدیست كه به طور طبیعی در كنار هم قرار میگیرند تا یك كار كامل یعنی یك فرایند را اجرا كنند .
۲- تغییرات مشاغل از وظایف ساده به كار چندبعدی : اشخاصی كه در گروههای فرایندی كار میكنند كارشان را با مشاغلی كه به آنها خو گرفته بودند متفاوت میبینند . مهندسی مجدد كار زاید را حذف میكند . بیشتر كارهای مربوط به بازرسی ، انتظار ، رفع مغایرت ، پیگیری و نظارت یعنی كارهای غیرمولدی كه به خاطر مرزهای موجود در سازمان و به منظور جبران ناشی از تقسیم فرایند وجود دارد ، از طریق مهندسی مجدد حذف می شود ؛ این به معنای آن است كه اشخاص وقت بیشتری را صرف كار واقعی میكنند . پس از مهندسی مجدد كار رضایتبخشتر میشود ، چرا كه كارگران از كار خود به احساس بزرگتری دست مییابند و آن احساس تكمیل و پایان انجام كار است .
۳- تغییرات مربوط به نقشهای شخص ، از شخص تحتنظارت به شخص صاحباختیار : شركتهایی كه مهندسی مجدد شدهاند كاركنانی را كه بتوانند از مقررات تبعیت كنند نمیخواهند ، آنها كسانی را میخواهند كه مقررات متعلق به خودشان را به وجود آورند.
۴- تغییرات مربوط به آمادگی برای كار از آموزش به تحصیلات رسمی : اگر كار در فرایند مهندسی مجدد شده ایجاب نماید كه افراد از مقررات تبعیت نكنند ، آن وقت كاركنان نیاز به تحصیلات كافی دارند تا اینكه بتوانند تشخیص دهند كار درست چیست ؛ آموزش ، مهارتها و شایستگیها را افزایش میدهد و به كاركنان چگونگی یك كار را میآموزد ؛ تحصیلات بصیرت و درك آنان را بالا میبرد و چرایی كار را تعلیم میدهد .
۵- تغییرات معیارهای عملكرد و پرداخت دستمزد از فعالیت به نتیجه فعالیت : پرداخت به كاركنان بر اساس سمت یا تجربه در سازمان مغایر با اصول مهندسی مجدد است ؛ پرداخت میباید با توجه به نتیجه فعالیت باشد .
۶- تغییرات ملاك ترفیع از عملكرد به توانایی : تصور متعارف این است كه اگر عنصری شیمیدان خوبی بهشمار میرود ، برای شیمیدانها مدیر خوبی نیز خواهد بود ؛ اینگونه تصورات اغلب اشتباه از آب درمیآیند و میتوانند مدیری نالایق را نصیب شركت نمایند .
۷- تغییرات در مدیران ، از سرپرست به مربی : گروههای فرایندی كه شامل یك یا چند نفر هستند نیازی به رییس ندارند ؛ آنان به مربی نیاز دارند . گروهها از مربیان خویش خواهان اندرز هستند ؛ مربیان به گروهها كمك میكنند تا مسائل را حل كنند .
۸- تغییرات ساختار سازمانی از سلسلهمراتبی به مسطح : در شركتهایی كه مهندسی مجدد كردهاند ساختار سازمانی آنچنان موضوع مهمی نیست ؛ كار در اطراف فرایندها و گروههایی سازمان مییابد كه آنرا انجام میدهند . كاركنان با هركسی كه نیاز داشته باشند ارتباط برقرار میكنند ؛ كنترل به افرادی واگذار می شود كه فرایند را اجرا مینمایند .
در گام آتی دلایل رویكرد سازمانها به مهندسی مجدد را بیان خواهیم نمود …
امروزه مهندسی مجدد به یكی از داغترین بحثهای مدیریتی تبدیل شده است . كارشناسان مهندسی مجدد را به عنوان كشتی نجات برای سازمانهای در حال نابودی و غـرق شدن میدانند ، اما به راستی چرا مهندسی مجدد ؟ علل روی آوردن سازمانها به مهندسی مجدد میتواند وابسته به عوامل خارجی یا عوامل داخلی سازمان باشد . با ایجاد بهبود در فرایندها میتوان در كوتاهمدت سازمان را نجات داده و جایگاه نسبتا قابل قبولی برای سازمان ایجاد كرد اما چنانچه سازمان برای بلندمدت خود اهدافی دارد میبایست جایگاه خود را به كلاس جهانی برساند و این امر جز از طریق مهندسی مجدد فرایندها حاصل نخواهد شد .
در این گام به بررسی عوامل خارجی و داخلی یا پیشرانههای موثر در روی آوردن سازمانها به مهندسی مجدد و انتخاب آن به عنوان راه نجات سازمان ، میپردازیم :
الف – عوامل خارجی :
با مشاهده سطح رقابت افزایشی در بازارهای جهانی نیاز به نوآوری در سازمان بیشتر ملموس میشود تا سازمان بتواند خدمات یا محصولات با استانداردهای جهانی و قابل رقابت تولید كند . بنابراین ، افزایش دانش و همچنین هماهنگی بین فرایندهای سازمان از بزرگترین چالشهای سازمانهای امروزی به شمار میرود .
مهندسی مجدد میتواند به عنوان ابزاری جهت بهبود شگرف در عملكرد به كار رود . رشد فناوری اطلاعات نیز به عنوان یكی دیگر از عوامل انتخاب مهندسی مجدد سازمانها به حساب میآید . اهمیت فناوری اطلاعات امروزه به گونهای است كه تقریبا هر وظیفهای در سازمان به نحوی با آن سروكار خواهد داشت . رشد روزافزون فناوری اطلاعات به گونهای است كه میتواند به عنوان عامل تسهیلكننده جهت توسعه شكل جدید سازمان و معماری آن باشد . تغییرات سریع فناوری اطلاعات ، سازمانها را وادار میكند تا بروز باشند و ارتباطات را سریعتر و مطلوبتر به انجام رسانند . شرایط متغیر و غیرقابل پیشبینی در محیط بازار ، زندگی اجتماعی ، امور فنی و سازمانی ، تغییرات اقتصادی ، مقررات و قواعد جدید از دیگر عوامل انتخاب مهندسی مجدد توسط سازمانها هستند .
به طور خلاصه عوامل یا پیشرانههای خارجی انتخاب مهندسی مجدد عبارتند از :
۱- افزایش سطح رقابت در بازارهای جهانی .
۲- تغییرات نیاز مشتریان .
۳- افزایش سطح انتظارات مشتریان .
۴- پیشرفتهای حاصلشده در فناوری اطلاعات .
۵- محیط متغیر و نامطمئن امروزی .
ب – عوامل داخلی :
عوامل داخلی نیز میتوانند از علتهای انتخاب مهندسی مجدد برای سازمانها بشمار روند . تغییر در استراتژیهای سازمان میتواند به عنوان عاملی جهت تحریك سازمانها در انتخاب مهندسی مجدد برای ادامه مسیر باشد . تغییرات در ساختار سازمانی نیز ممكن است ضرورت ایجاد تغییرات در فرایندها را ملموستر سازد . یك مثال دیگر از عوامل داخلی میتواند ضرورت سادهسازی امور به شمار رود . سادهسازی میتواند در مواردی چون سطوح عملكرد بهتر ، زیر ذرهبین بردن موارد عدم كارایی و كاهش پیچیدگی كاربرد داشته باشد . تغییرات موردنظر در فرایندها ، روشها ، مهارتها و رفتارها نیز میتوانند به عنوان عوامل داخلی در انتخاب مهندسی مجدد به شمار روند .
به طور خلاصه عوامل یا پیشرانه های داخلی مهندسی مجدد عبارتند از:
تغییر در استراتژیهای سازمان .
۲-تغییر ساختار سازمانی .
۳-ضرورت سادهسازی .
۴- تغییر در فرایندها ، روشها ، مهارتها و رفتارها .
در گام آتی به تفاوتهای طراحی مجدد و مهندسی مجدد خواهیم پرداخت
Industrial Engineers = good opinions for improvement :
واژههای طراحی مجدد(Redesign) و مهندسی مجدد (Reengineering) گاهی اوقات بهجای یكدیگر بكار میروند ؛ اگرچه نتایج موردنظر این دو ظاهرا یكسان به نظر میرسند اما این دو واژه تفاوت زیادی با یكدیگر دارند ؛ فرایند طراحی مجدد روشی سیستماتیك است كه درصدد تسهیل و ساده كردن فرایندهای فعلی شركت است در حالیكه مهندسی مجدد فرایندهای جدیدی ایجاد مینماید و باعث تغییرات ریشهای و نوآورانه در شیوههای كسبوكار میگردد .
كارشناسان معتقدند كه طراحی مجدد فرایند هنگامی اتفاق افتاده است كه تقریبا ده الی بیست درصد جریان كار تغییر یابد و مهندسی مجدد هنگامی اتفاق افتاده است كه هفتاد الی صد درصد فرایندهای كار تغییر یافته باشن . در گام آتی نقش فناوری اطلاعات در مهندسی مجدد را تبیین خواهیم نمود …
پاورپوینت مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر